سفارش تبلیغ
صبا ویژن

به نام همه خوبیها


ساعت 4:26 عصر سه شنبه 86/7/3

 

                                                                                        


                                                     به نام آن که عشق را می فهمد


 هر وقت خواستم با تو حرف بزنم زبونم قفل کرده


  نمیدونم چرا ؟ شاید واسه اینه که خیلی بزرگی وخیلی بخشنده


خدا جون سلام ببخشید اگه خدا جون چند وقته برات ننوشتم


ببخشید اگه چند وقته نیومدم برات از دلتنگیهام بگم


ای خدا پر جرم و تقصیر امدم بر گناهان گشته زنجیر امدم


کاش با تو پیش از این بودم رفیق


اخه میبینم رفقاتو بیش تر تحویل میگیری


ای خدا دیر امدم


حالو روزم اینه


معصیت خانه خرابم کرده است غافل از روزحسابم کرده است


ای خدای من به فریادم برس


اینکه شیطان انتخابم کرده است ای خدا من شما رو با رحمتت میشناسم


خودم را در دامنت انداختم


ای خدا هر چی سرمایه به من دادی تو همین جوونی دارم میبازم خودت بهم کمک کن


من گدایم ای خدای من


 من فقیرم این علامت های من


دست خالی .روی زرد وبا اشک چشم امده ام


ای خدا خودت به دادم برس از این دنیا دل بکنم


 خدا جوابمو نمی دی چرا تو هم با من قهری خوب باشه منم باهات خداحافظی میکنم .


نه خدا ببخشید نه تو رو نمیتونم رها کنم نمی تونم بدون تو دیگه دوام بیارم من یکی رو حداقل لازم دارم خدا نه نرو ببخش منو نمیخوام جوابمو بدی همون فقط گوش کن اصلا" من ارزش پاسخ ندارم اینو میدونم. خوب پس گوش کن  خدا پس گوش کن باهات حرف دارم خدا ازت میخواهم نگام کنی اشکامو ببین می بینی بغض تو گلوم گیر کرده خدا خیلی باهات حرف دارم از کجا باید شروع کنم کمکم میکنی تو که این قدر منو آزمایش می کنی چرا نمی شه از این امتحانات انصراف بدم؟


خدا من خسته ام من ایوب نیستم ابراهیم و ... نیستم من حامدم من مثل هیچ کس نیستم من خودم هستم نمی خوام منو با پیامبرات مقایسه کنند نمی خوام منو با شیاطین مقایسه کنند .


خوب خدا گوش کن می خوام حرفامو بهت بزنم گوش کن چرا منو آفریدی تو این جا چرا جای دیگه نذاشتیم هر جا  جز زمین جز این کره ی لعنتی. خدا من از این آدما از این جایی که توش زندگی می کنم خسته شدم همه به هم دروغ میگن همه به فکر خودشونن اگر کسی بهت سلام کرد باید بترسی اگر کسی بهت لبخند زد باید بترسی اگر به کسی دل ببندی سزات خورد شدن و شکستنه باید بسوزی راه دیگه ی وجود نداره آدمایی که آفریدی قابل اعتماد نیستند خدا من کسی رو ندارم بهش اعتماد کنم کسی رو هم نمی خواهم راستش می ترسم از این که کسی رو دوست بدارم فقط می خواهم تو رو دوست داشته باشم چون تو خوبی تو تکی تو دروغ نمی گی حداقل می تونم بهت اعتماد کنم که حرفامو به کس دیگه ی نزنی یا منو دور نزنی یا بهم دروغ بگی دوستم داری چون اصلا" نداری اینو می دونم عزیزم خدای من ببین چطوری باهات حرف می زنم می خندی بهم خدا


خدا می دونم حرفامو می شنوی دارم میشم مثل بقیه خدا نزار، خدا اگر داشتم تو آدما می رفتم منو بیرون بکش نزار پیششون بمونم منو نجات بده، به حرفم گوش می کنی . چاره ندارم خدا من مریضم اشکامو ببین می دونی چرا از چشمام بیرون میان می دونی به خاطر اینکه تو منو آفریدی من می خوام بیام پیشه خودت خدا جون من دیگه خسته شدم از این زمونه که هر وقت می یام رو راست باشم یه جوری حالمو میگیرن


خدا جون ببخشید اگه خیلی تند رفتم خدا جون ببخشید اگه از بنده هات گله کردم خدا جون منو ببخش


دور شو از من ای شیطان دور شو       که من برای خدا مقدسم ، دور شو


به قصد وسوسه ی من پیش آمدی     بدان که خدا محافظ من است ، دور شو


مرا به دره های مرگ میکشانی          ولی خدا به قله های فتح ، دور شو


تو بر بدنم همچو لکه ی زشتی           اما خدا تاج فخر من است ، دور شو


گوش سپردن به تو ای شریر نافرجام    همچو با مخ پریدن چاه است ، دور شو


صدای دلنواز رفیق می آید                  صدای خدای نجات من ، دور شو


دگر هیچ سبزی برایت خرد نمیکنم       برو به رد کارت ای شیطان ، برو ، دور شو


 


با فرستادن صلوات برای سلامتی وظهور امام زمان نظر دهید(
0


¤ نویسنده: عزیزاله

نوشته های دیگران ( )

ساعت 3:23 عصر شنبه 86/6/31

به نام آن گوشه ی آسمان

 

خدایا  به داده هایت شکر .

          به نداده هایت شکر .

          به گرفته هایت شکر .

چون    داده هایت نعمت .

         نداده هایت حکمت .

و       گرفتنه هایت امتحان است .

¤ نویسنده: عزیزاله

نوشته های دیگران ( )

ساعت 6:6 عصر دوشنبه 86/6/26

به نامت ...



دوباره سفره ات هوای پهن شدن دارد و دوباره دعوتم می کنی...
به خود خود خود «بهشت». بهشتی که حق من نیست.


دوباره هوای افتتاح گرم می شود.
دوباره سر قرآن کوچکم شلوغ می شود.
سحر می شود ... افطار می شود ... سحر می شود ...
دوباره شبهای قدر... احیا.......



سلام خدا! من برگشتم.
بعد از یک سال چرخیدن دور خودم دوباره برگشتم سر سفره ات .
حالم خوب نیست اما خوب می شوم وقتی که صاحبخانه ی مهمانی تو باشی.
سلام خدا!!
شب قدر پارسال کربلا خواستم. پروازم دادی تا کربلا .
حالا من ریگ باد آورده ای هستم ... دلتنگ ... دلتنگ ... دلتنگ ...
سلام خدا!!!
من برگشتم. زمین در این یک سال بارها دور خودش گشت مثل من. و ماه در این یک سال بارها دور زمین گشت...
حقمان نبود. سلام ما را به ماه برسان و بگو ما شرمنده ایم.
سلام خدا ... نه اینکه به خودم برگشته باشم . شیطان را می گویند زنجیر کرده ای. آمدم بپرسم با نفسم چه کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


سلام خدا...
أللّهمّ إنّا نَرغَبُ إلَیکَ فی دولَةٍ کَریمة ...


آمین!



¤ نویسنده: عزیزاله

نوشته های دیگران ( )

ساعت 2:30 عصر پنج شنبه 86/6/22


ماه رمضان، ماه فرصتها است در این مقال به برخی ازاین فرصت ها اشاره ای گذرا و در حد تذکر و یادآوری می شود.
فرصت توبه
آدمی، موجودی است ممکن الخطا، و از همین رو در طول عمر خود به کرات مرتکب معاصی کوچک و بزرگ شده و از صراط مستقیم منحرف می شود، دل و جان خود را به زنگار گناه می آلایدو از ساحت قرب الهی دور می شود و طوق بندگی شیطان را بر گردن می نهد و در این میان آنانکه از وجدانی بیدار و جانی هوشیار برخوردارند به محض ارتکاب گناه، بدنبال فرصتی می گردند تا با آب توبه، زنگار معصیت را از روح و جان خود بزدایند و بار دیگر جان تیره را همچون آینه درخشان و روشن نمایند و چه فرصتی برای توبه بهتر از ماه مبارک رمضان، که درهای بهشت باز است و درهای جهنم بسته و شیاطین در غل و زنجیر، همچنانکه رسول مکرم اسلام صلی الله علیه و اله و سلم فرمود:
ای مردم همانا (در این ماه) درهای بهشت باز است پس بخواهید از پروردگارتان که آنها را برشما نبندد و درهای آتش بسته است پس بخواهید از پروردگارتان که آنها را بر شما نگشاید و شیاطین در غل و زنجیرند پس بخواهید از پروردگارتان که آنها را بر شما مسلط نگرداند.»
آری، ماه رمضان بهترین فرصت برای توبه است، چرا که در کلام معصومین علیهم السلام از این ماه به «ماه توبه» تعبیر گردیده و سفارشات فراوان گردیده که در این ماه از خداوند آمرزش بخواهید و به سوی او بازگردید و توبه نمائید. مخصوصاً توجه به این موضوع که توبه در سحرگاهان به اجابت نزدیکتر بوده و بیشتر مورد رضای پروردگار و مقبولیت آن ذات مقدس قرار می گیرد و در قرآن کریم از «توبه کنندگان در سحرگاهان» تجلیل شده است و در ماه مبارک رمضان بالاجبار توفیق سحرخیزی و بیداری نیمه شب و سحرگاه حاصل می گردد، ما را به اهمیت، فرصت این ماه برای توبه بیشتر واقف می گرداند. فلذا بر انسان گنهکار فرض است که قدر این ماه شریف و بویژه سحرهای آن را به نیکی دانسته و فرمان الهی را که می فرماید:«یا ایهاالذین امنوا توبو الی الله توبه نصوحاً...: ای گروهی که ایمان آوردید توبه کنید بسوی خدا توبه کردنی که نصوح باشد...» گردن نهادن و با عزمی مردانه به سوی خداوند و رحمت و مغفرتش بازگشت نماید وازگروه کسانی نباشد که پیامبر اکرم (ص) در حقشان فرمود:«شقی و بدبخت کسی است که محروم گردد از آمرزش خداوند در این ماه بزرگ».
فرصت دعا
خداوند عزیز در آیه 77 از سوره مبارکه فرقان می فرماید: «بگو پروردگار من برای شما ارجی قائل نیست اگر دعای شما نباشد.»
مطابق مفاد این آیه شریفه یکی از مهمترین عواملی که موجب می شود آدمی مورد توجه و عنایت پروردگار رحیم قرار گیرد و از رحمت بیکران او بهره مند گردد و در نزد آن ذات مقدس ارج و ارزشی پیدا کند همانا «دعا» است. و از سوی دیگر انسان در طول حیات خود همواره با مصائب و مشکلاتی روبروست که فائق آمدن بر آنها ازعهده او برنمی آید و نیازمند یاری و امداد خواستن از نیرویی ماورائی و عظیم القدر است و نیز هر انسانی گاه در مواقع گوناگون، در دل و جان خویش احساس به رازگویی و نیایش با خداوند را درمی یابد و می خواهد با آن وجود مبارک و رئوف درد دل کرده و خواست ها و تمنیات خود را با او در میان نهد. اینها و افزون بر اینها، همه دلایلی است که آدمی را به «دعا کردن» راغب و متمایل می گرداند. و البته اگرچه دعا نمودن، در همه حالت و اوقات ارزشمند بوده و امکان پذیر می باشد، ولی آنچه مسلم است این عمل خداپسندانه در پاره ای از اوقات از فضیلت بیشتری برخوردار بوده و به اجابت مقرون تر است که یکی از این اوقات، «ماه مبارک رمضان» است که فی الواقع شریفترین اوقات و فرصت ها برای دعا کردن می باشد. رسول گرامی اسلام(ص) در این خصوص می فرماید: و ماه رمضان ماهی است که خوانده شده اید! در آن به سوی مهمانی خداوند... و دعاهای شما در آن مورد اجابت است... و بلند کنید دست های خود را به دعا در اوقات نمازهای خود زیرا که وقت نمازها بهترین ساعت هاست نظر می کند حق تعالی در این اوقات به رحمت به سوی بندگان خود و جواب می گوید ایشان را هرگاه او را مناجات کنند و لبیک می گوید ایشان را هرگاه او را ندا کنند و مستجاب می گرداند هرگاه او را بخوانند.»
و البته ناگفته پیداست که برای برخورداری هرچه بیشتر از برکات دعا و نیایش در این ماه شریف، توجه به شرایط دعا از ملزومات آن خواهدبود. زیرا دعا اگرچه داروی همه دردهاست و «سلاح مومن است» و «عصاره و مغز عبودیت»، ولکن اگر بدون توجه به شرایط و آداب آن صورت گیرد تأثیر چندانی در نیل به هدف نخواهد داشت.
فرصت احسان
تمایل به احسان و نیکوکاری از جمله ویژگی هایی است که در فطرت و نهاد آدمی به ودیعه نهاده شده و هر انسانی فطرتاً از نیکی نمودن به دیگران خشنود می شود و متقابلا از اینکه مورد احسان دیگران قرار گیرد شاد می شود.
از همین رو همه انسانها همواره به دنبال فرصتی می گردند تا برای ارضای وجدان خویش و یا جلب رضوان الهی، خدمتی در حق دیگران انجام دهند و این مسئله با عنایت به این موضوع که حیات انسان هر لحظه در معرض وزش تندباد فنا و نیستی است، اهمیتی به سزا می یابد و باید که از اوقات بدست آمده برای نیکی به خویش و بیگانه بهره جست.
و براستی برای احسان و نیکوکاری چه فرصتی بهتر و ارزنده تر از ماه مبارک رمضان می توان یافت. ماهی که پاداش هر عمل نیک در آن چندین برابر ماه های دیگر است. اگر صدقه ای داده شود و یا گرهی از مسلمانی بدست ما گشوده گردد و یا پدر و مادر از احسان ما برخوردار شوند و مغموم و محزونی بدست ما شاد شود، هر یک از این اعمال و امثال اینها در این ماه عظیم الشأن از چنان اجر و ثوابی برخوردارند که کسی را جز خداوند یارای احصای آن نمی باشد. جایی که بنا بفرموده پیامبر گرامی اسلام(ص) پاداش افطاری دادن به یک مومن روزه دار هرچند به مقدار یک خرما و یا یک جرعه آب باشد برابر است با پاداش آزاد کردن یک برده و موجب آمرزش گناهان است، تکلیف نیکی های برتر و بالاتر بسیار روشن است. و اینگونه است که این ماه شریف برای آنانکه اهل احسان و نیکوکاری هستند بواقع «بهار احسان» است و پرارزش ترین فرصت برای انجام نیکی ها.
و برای اینکه هرچه بیشتر به ارزش احسان در این ماه عزیز پی ببریم توجه به فرازی دیگر از خطبه شعبانیه رسول خدا(ص) خالی از لطف نمی باشد:
«و هر که در این ماه یتیم بی پدری را گرامی دارد خدا او را در قیامت گرامی دارد و هرکه در این ماه صلح و احسان کند با خویشان خود خدا وصل کند او را به رحمت خود در قیامت...»
فرصت عبادت
در آیه 56 سوره مبارکه ذاریات می خوانیم: «و ما خلقت الجن والانس الا لیعبدون: و جن و آدمیان را نیافریدیم مگر اینکه مرا عبادت کنند.»
این آیه شریفه هدف نهایی از خلقت آدمی را همانا اشتغال به عبادت پروردگار و گردن نهادن به فرامین آن ذات یکتا معرفی می کند و این یعنی اینکه انسان حقیقی و برخوردار از روح الهی در تمامی طول زندگی خود باید یک امر را وجهه همت خود قرار دهد و آن «بندگی کردن» و «عبودیت محض» به پیشگاه پروردگار عالم است. و در این مسیر از فرصت هایی که دست می دهد بهترین بهره برداری را کند و هرچه بیشتر در مسیر عبودیت گام بردارد، زیرا کس نمی داند چه زمانی این فرصت گرانبها از او گرفته می شود، همچنانکه در حدیث شریف نبوی می خوانیم: «همانا از جانب پروردگارتان در روزهای زندگی تان نسیم هایی (فرصت هایی) است آگاه باشید که از این فرصت ها بهره برداری نمائید.»
و ماه مبارک رمضان یکی از این فرصت های الهی است که هر ساله در زندگی و عمر ما تکرار می شود و البته معلوم نیست که آیا سال دیگر و رمضان دیگری برای ما باشد یا نه، فلذا بر ماست که از این فرصت نیکو برای نزدیک شدن به هدف حیات خویش که «عبادت» میباشد، بهره برداری کنیم.
آری، رمضان بهترین فرصت برای عبادت است. از آنرو که اولا اشتغال کمتر به خورد و خوراک فرصتی بیشتر برای عبادت فراهم می کند و ثانیاً پاداش هر عبادت چندین برابر از ماه های دیگر است و ثالثاً سحرخیزی و بیدار شدن در دل شب فرصتی را فراهم می کند تا آدمی که در طول سال این اوقات گرانبهای عبادت را از کف داده بار دیگر در جهت بهره برداری از این اوقات شریف تلاش نماید.
در روایات مأثور از ائمه معصومین علیهم السلام و پیامبر گرامی(ص) سفارشات موکدی بر عبادت در این ماه عزیز شده است و تشویقات فراوانی برای این امر گردیده. در بخش هایی از خطبه شعبانیه می خوانیم:
«... و هر که نماز مستحبی در این ماه بجا آورد خدا برای او برات بیزاری از آتش جهنم بنویسد و هرکه در این ماه نماز واجبی ادا کند خدا عطا کند باو ثواب هفتاد نماز واجب که در ماه های دیگر کرده شود و هرکه در این ماه بسیار بر من صلوات فرستد خدا سنگین گرداند ترازوی عمل او را در روزی که ترازوهای اعمال سبک باشد.»
علاوه بر آنچه گفتیم در ماه مبارک رمضان اوقات و لیالی و ایامی وجود دارد که هر یک به تنهایی برترین اوقات عمر آدمی را برای عبادت تشکیل می دهند و فرصت هایی هستند که هرگز نباید از کف داد. در شب و روز جمعه هایش ارزش عبادت بیشتر است و در هنگامه لیله القدر پاداش هر عمل عبادی برابر با هزار ماه است.
فرصت تهذیب
تهذیب نفس و آراستن باطن به صفات پسندیده الهی و دور داشتن آن از معاصی صغیره و کبیره که همگی در قرب به پروردگار و تحصیل رضای او تأثیری بسزا دارند، از جمله وظایف لازم و ضروری یک انسان بیدار وهوشیار است که یک لحظه و آن در جهت کسب آنها غفلت نمی ورزد و در اهمیت این تهذیب نفس همین بس که عارف سالک الی الله حضرت امام خمینی(ره) درباره اش فرمود: «بدون تهذیب علم توحید هم بدرد نمی خورد.» زیرا اگر علم و دانش همراه با عمل به دانسته ها و تهذیب نفس نباشد، نتیجه ای جز ضلالت و گمراهی و ملامت خاطردر پی نخواهد داشت.
باید دانست که این امر همچنان که بسیار پرارزش می باشد کاری بسیار مشکل و طاقت فرسا هم می باشد و انسان طالب تهذیب باید با موانع بسیاری در این راه مقابله کرده و مبارزه نماید، که فائق آمدن بر سه میل حیوانی نفس یعنی «پرخوری»، «پرخوابی» و «پرگویی» از آن جمله است. علماء علم اخلاق و آنان که عمری را در مسیر تهذیب نفس گذرانده اند، بالاتفاق معتقدند که این سه میل و بهره مند کردن نفس از آنها، یکی از مهمترین موانع تهذیب نفس بوده و ضروری است که با آنها مقابله گردد. در رساله سیر و سلوک منسوب به بحرالعلوم، در پاورقی صفحه 150 چنین می خوانیم:
«مرحوم آیه الحق آخوند ملا حسینقلی همدانی رضوان الله علیه در مکتوبی که به آقای آقاسیدعلی ایروانی رحمه الله علیه در جواب نامه ایشان نوشته اند چنین مرقوم داشته اند: (بر تو باد به کم کردن سخن و کم کردن غذا و کم کردن خواب و تبدیل کردن این ها به یاد خداوندی که مالک و داننده است.)و همچنین در حدیث شریفی که در همین مأخذ ذکر گردیده چنین می خوانیم:
«هیچ چیز برای قلب مومن زیانبارتر از پرخوری نمی باشد و این پرخوری دو چیز را به دنبال دارد: سنگدلی و طغیان شهوت،و گرسنگی نان خورش مومن و غذای روح و غذای قلب و مایه سلامتی بدن است.»
فرصت انس با قرآن
قرآن کریم، قانون اساسی آئین آسمانی اسلام و داروی آلام مادی و معنوی، فردی و اجتماعی انسانهاست و از همین رو بر هر مسلمانی فرض و واجب است که هر روز و ساعت بر انس خود با این شفاخانه معنوی افزوده و از آن بهره مند گردد. ولی با کمال تأسف باید به این حقیقت تلخ اعتراف کنیم که بنا به دلایل و بهانه های گوناگون، این کتاب آسمانی بسیار کمتر از آنچه حق اوست در میان ما ظهور و بروز داشته و فی الواقع قرآن کریم در میان پیروان خود «مهجور» است و درست به همین خاطر است که یکی از گلایه ها و شکایت های نبی مکرم اسلام(ص) در زمان حیات پربرکتش و روز رستاخیز، مهجور ماندن این ودیعه الهی در میان مسلمانان است، همانطور که درسوره مبارکه فرقان آیه 30 می خوانیم که: «و قال الرسول یا رب ان قومی اتخذوا هذا القران مهجورا: و پیامبر عرضه داشت: پروردگارا! این قوم من از قرآن دوری جستند.»
و اما ماه مبارک رمضان که به تصریح آیه 185 سوره مبارکه بقره و نیز آیه نخست سوره مبارکه قدر، ماه نزول قرآن کریم می باشد و بنا به فرمایش رسول گرامی(ص) که فرمود:
«لکل شی ربیع و ربیع القران شهر رمضان: برای هر چیز بهاری است و بهار قرآن ماه رمضان است.»
«بهار قرآن» است، برای مرد و زن مسلمان، فرصتی فراهم می آورد تا بار دیگر به قرآن رجوع کنند و با قرائت آیات آن و تفکر و تدبر در عباراتش، روح خود را در معرض بارش باران علم و حکمت این صحیفه آسمانی قرار دهند.
فرصت تهجد
تهجد و شب زنده داری و اقدام برای اقامه نماز شب، به راستی کیمیایی است که مس وجود آدمی در اثر مداومت و مجالست با آن به طلا تبدیل می شود. در سرلوحه سفارشات تمامی عرفا و واصلان قرب الهی به شاگردان و مریدانشان مواظبت بر این امر قرار دارد و نیز در آیات و روایات بسیاری از سحرخیزان و عابدان نیمه شب تجلیل به عمل آمده و سفارشات موکد بر اقامه نوافل شب گردیده است. در آیه 16 از سوره مبارکه سجده چنین آمده است:
«تتجافی جنوبهم عن المضاجع یدعون ربهم خوفا و طمعا...: (بندگان خاص خداوند) پهلوهای آنان از بسترها، تهی می شود و از خوابگاه خودشان برمی خیزند و پروردگارشان را از روی بیم و امید می خوانند...»
و نیز در آیه 79 از سوره مبارکه اسراء خداوند عزیز شرط وصول به مقام محمود را که مقامی بس عظیم القدر می باشد، تهجد و شب زنده داری و اقدام بر نافله شب قرار می دهد و در سخنی گرانسنگ از امام ششم حضرت صادق علیه السلام می خوانیم: «کسی که نماز شب نمی خواند، از شیعیان ما نیست.»
و همچنین عارف واصل مرحوم میرزا جواد آقاملکی تبریزی در خصوص اهمیت تهجد و شب زنده داری این چنین فرموده اند که: «استادم ملاحسینقلی همدانی به من فرمود: فقط متهجدین هستند که به مقاماتی نائل می گردند و غیر آنان به هیچ جایی نخواهند رسید.» و نیز علامه طباطبایی صاحب تفسیر گرانسنگ المیزان در ذکر خاطرات خود در ایام تحصیل چنین آورده است که: «چون به نجف اشرف برای تحصیل مشرف شدم، از نقطه نظر قرابت و خویشاوندی و رحمیت گاهگاهی به محضر مرحوم قاضی شرفیاب می شدم، تا یک روز در مدرسه ای ایستاده بودم که مرحوم قاضی از آن جا عبور می کردند، چون به من رسیدند دست خود را روی شانه من گذاردند و گفتند: ای فرزند! دنیا می خواهی نماز شب بخوان و آخرت می خواهی نماز شب بخوان.» و درست به خاطر همین سفارشات و آثار عظیم تهجد و شب زنده داری است که بزرگمردی همچون امام خمینی(ره) پنجاه سال به طور علی الدوام اقامه نماز شب می کند و در طول این مدت حتی یک شب هم از این سنت نبوی غفلت نمی ورزید.
منبع: صبح صادق


¤ نویسنده: عزیزاله

نوشته های دیگران ( )

ساعت 9:0 عصر سه شنبه 86/6/20

                                   

اَلسَّـــــلامُ عَلیــکَ ایُّــها العَلَـــمُ المَنصـــوب

 

میلاد با سعادت صراط مستقیم ، نَبَاءِ العَظیم ،مهر فروزنده هستی، بَقیةَ اللهِ فی اَرضِهِ ، قطب دایره امکان ، حضرت ولی عصر صاحب الزمان(عج) ، مبارک باد.      

       

 

با همه لحن خوش آوایی ام

در به در کوچه تنهایی ام

ای دو سه تا کوچه ز ما دورتر 

نغمه تو از همه پرشور تر

کاش که این فاصله را کم کنی

محنت این قافله را کم کنی

کاش که همسایه ما می شدی

مایه آسایه ما می شدی

هر که به دیدار تو نایل شود

یک شبه حلال مسایل شود

دوش مرا حال خوشی دست داد

سینه ما را عطشی دست داد

نام تو بردم ، لبم آتش گرفت

شعله به دامان سیاوش گرفت

نام تو آرامه جان من است

نامه تو خط امان من است

ای نگه ات خاستگه آفتاب

بر من ظلمت زده یک شب بتاب

پرده بر انداز ز چشم ترم

تا بتوانم به رخت بنگرم

ای نفست یار و مددکار ما  

کی و کجا وعده دیدار ما

خبر آمد خبری در راه است

سر خوش آن دل که از آن آگاه است

شاید این جمعه بیاید، شاید

پرده از چهره گشاید ، شاید

 

                                               « مرحوم محمدرضا آغاسی»

 

                                       

روز را با یادت شب می کنم و هر شب منتظرت هستم. در تاریکی شبهای ظلمانی ، منتظر شنیدن گامهایت در پس کوچه ها ی انتظار هستم .آری من منتظر او هستم که او خود منتظر است.

شبها را به این امید روز می کنم و روزها را به این امید شب که تو بیایی. بیایی و دلهای زخم خورده مان را مرهم گذاری.

دیگر روزهای هفته برایم معنا ندارد.تنها به جمعه می اندیشم.ای کاش روز جمعه بود و جمعه ای معطّر نزدیک به جمعه «موعود». جمعه ای پر از عطر اقاقی ها، جمعه ای به عطر خوش محمّدی(ص) ، جمعه ای سرخ و حسینی (ع) ، جمعه ای سفید به پاکی دل منتظران عاشق و جمعه ای سبز به سبزی « جمعه حضور».

 

                       

 

انتظار...

 

یکی از نویسندگان، حکایتی در امید بخشی انتظار ، این اعتقاد زندگی بخش نقل کرده است.

 

  وی می گوید: در یک جلسه هفتگی که با یک استاد فرانسوی محقق در تشیّع (هانری کربن) تشکیل می شد، از پرفسور سوال شد: آیا راست است که بعد از جنگ، بازگشت محسوس در اروپا به معنویات و دینداری پیدا شده است؟ او پاسخ داد: کاتولیکها خیلی فعالیت می کنند، ولی فایده ندارد! مسیحیت دین گذشته و مرده است و جواب سوال روز و انتظارات آینده را نمی تواند بدهد. اسلام با آنکه دین تازه تری است، از نظر اهل تسنّن که پا از زمان پیغمبر جلو نگذاشته اند، با «خاتمیّت» باب معنویت و تربیت بسته می شود و ناظر به آینده نیست.فقط اقلیت «شیعه» هستند که با اعتقاد و انتظار «امام غایب» ، امیدوار به آینده دنیا و دارای روح و دل زنده اند و مسایل فلسفی و مشکلات زندگی را با نظر و اعتقاد و امید دیگری طرح می کنند.شیعه، نه فقط برای آینده مهرۀ معجزه آسایی در چنته دارد، بلکه در گذشته نیز مایه های افتخار و اتکای فراوان دارد؛ پیش رویش علی(ع) است که مادر دهر مانند او نزاییده و نخواهد زایید!

             


¤ نویسنده: عزیزاله

نوشته های دیگران ( )

<      1   2   3   4   5   >>   >

خانه
وررود به مدیریت
پست الکترونیک
مشخصات من
 RSS 

:: بازدید امروز ::
18
:: بازدید دیروز ::
0
:: کل بازدیدها ::
25302

:: درباره من ::

به نام همه خوبیها


:: لینک به وبلاگ ::

به نام همه خوبیها

::پیوندهای روزانه ::

:: آرشیو ::

تابستان 1387
زمستان 1386
عزت نفس + سلامت روح
پاییز 1386

:: اوقات شرعی ::

:: لینک دوستان من::

رضا محقق
مهدی رحیمی
هادی شجاعی
علیرضا
عزیز
مهدی
تلویزیون اینترنتی
روزنامه افغانستان
هرات موزیک
موزیک
حسن محقق

:: لوگوی دوستان من::


::وضعیت من در یاهو ::

یــــاهـو

:: خبرنامه وبلاگ ::

 

:: موسیقی ::